English Learning for Management and Business

منابع و مطالب مرتبط با یادگیری زبان اینگلیسی ویژه ی مدیریت و بازرگانی

English Learning for Management and Business

منابع و مطالب مرتبط با یادگیری زبان اینگلیسی ویژه ی مدیریت و بازرگانی

A man and his wife!!!

A man called home to his wife and said, “Honey I have been asked to go fishing up in Canada with my boss & several of his Friends.

 
مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت:”عزیزم ازمن خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادابرویم”



نبردهای زندگی همیشه به نفع قویترین ها پایان نمیپذیرد،بلکه دیر یا زود برد با آن کسی است که بردن را باور دارد

A man called home to his wife and said, “Honey I have been asked to go fishing up in Canada with my boss & several of his Friends.

 
مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت:”عزیزم ازمن خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادابرویم”
We’ll be gone for a week. This is a good opportunity for me to get that Promotion I’v been wanting, so could you please pack enough Clothes for a week and set out
ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود.این فرصت خوبی است تا ارتقائ شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده کن
my rod and fishing box, we’re Leaving From the office & I will swing by the house to pick my things up” “Oh! Please pack my new blue silk pajamas.”
ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت ، راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار
The wife thinks this sounds a bit fishy but being the good wife she is, did exactly what her husband asked.
زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعی است اما بخاطر این که نشان دهد همسر خوبی است دقیقا کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام داد..
The following Weekend he came home a little tired but otherwise looking good.
هفته بعد مرد به خانه آمد ، یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بود.
The wife welcomed him home and asked if he caught many fish?
همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید که آیا او ماهی گرفته است یا نه؟
He said, “Yes! Lots of Salmon, some Bluegill, and a few Swordfish. But why didn’t you pack my new blue silk pajamas like I asked you to Do?”
مرد گفت :”بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا،چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم . اما چرا اون لباس راحتی هایی که گفته بودم برایم نگذاشتی؟”
You’ll love the answer…
جواب زن خیلی جالب بود…
The wife replied, “I did. They’re in your fishing box…..”
زن جواب داد: لباس های راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم.

نظرات 1 + ارسال نظر
کیمیایی جمعه 27 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:18 ب.ظ

hi Mehdi
Exelent
I wrote a good article
Bay
خوبی مهدی جان
این رو که نوشتم جدی نگیر چون هنوز به خوبی تو یاد ندارم ع...
ولی خیلی جالب بود
موفق و پیروز باشی

قربونت حسین جان.همین یه ذره هم قابل قبوله جیگر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد