English Learning for Management and Business

منابع و مطالب مرتبط با یادگیری زبان اینگلیسی ویژه ی مدیریت و بازرگانی

English Learning for Management and Business

منابع و مطالب مرتبط با یادگیری زبان اینگلیسی ویژه ی مدیریت و بازرگانی

تفکر خارج از چارچوب های معمول

سلام به دوستانم خوب کلاس زبان

لطفا این مقاله ی خوب را بخونید و بهش فکر کنید من و بچه های وبلاگ بازاریابی بین الملل یه کم بهش فکر کردیم و یه صحب هایی هم مثل اعضای ویکی پدیا داشتیم خوشحال می شم شما هم تو بحث شرکت کنید. دhttp://attarmarketing.blogsky.com/

Thinking outside the box (sometimes erroneously called "thinking out of the box" or"thinking outside the square") is to think differently, unconventionally or from a new perspective. This phrase often refers to novel or creative thinking.

This is sometimes called a process of lateral thought. The catchphrase, or cliché, has become widely used in business environments, especially by management consultants and executive coaches, and has spawned a number of advertising slogans. To think outside the box is to look further and to try not thinking of the

obvious things, but to try thinking beyond them

The "nine dots" puzzle. The goal of the puzzle is to link all 9 dots using four straight lines or fewer, without lifting the pen and without tracing the same line more than once. One solution appears below.


Analogy

A simplified definition for paradigm is a habit of reasoning or a conceptual framework.

A simplified analogy is "the box" in the commonly used phrase "thinking outside the box". What is encompassed by the words "inside the box" is analogous with the current, and often unnoticed, assumptions about a situation. Creative thinking acknowledges and rejects the accepted paradigm to come up with new ideas.

Nine dots puzzle

One of many solutions to the puzzle at the beginning of this article is to go beyond the boundaries to link all dots in 4 straight lines.

The notion of something outside a perceived "box" is related to a traditional topographical puzzle called the nine dots puzzle.[1]

The origins of the phrase "thinking outside the box" are obscure; but it was popularized in part because of a nine-dot puzzle, which John Adair claims to have introduced in 1969.[2] Management consultant Mike Vance has claimed that the use of the nine-dot puzzle in consultancy circles stems from the corporate culture of the Walt Disney Company, where the puzzle was used in-house.[3]

The puzzle proposed an intellectual challenge—to connect the dots by drawing four straight, continuous lines that pass through each of the nine dots, and never lifting the pencil from the paper. The conundrum is easily resolved, but only if you draw the lines outside the confines of the square area defined by the nine dots themselves. The phrase "thinking outside the box" is a restatement of the solution strategy. The puzzle only seems difficult because we imagine a boundary around the edge of the dot array.[4] The heart of the matter is the unspecified barrier which is typically perceived.

Christopher Columbus's Egg Puzzle as it appeared in Sam Loyd's Cyclopedia of Puzzles.

The nine dots puzzle is much older than the slogan. It appears in Sam Loyd's 1914 Cyclopedia of Puzzles.[5] In the 1951 compilation The Puzzle-Mine: Puzzles Collected from the Works of the Late Henry Ernest Dudeney, the puzzle is attributed to Dudeney himself.[6] Sam Loyd's original formulation of the puzzle[7] entitled it as "Christopher Columbus's egg puzzle." This was an allusion to the story of Egg of Columbus.

One of many solutions to the puzzle at the beginning of this article is to go beyond the boundaries to link all dots in 4 straight lines.
Christopher Columbus's Egg Puzzle as it appeared in Sam Loyd's Cyclopedia of Puzzles.

Metaphor

This flexible English phrase is a rhetorical trope with a range of variant applications.

The metaphorical "box" in the phrase "outside the box" may be married with something real and measurable — for example, perceived budgetary[8] or organizational[9] constraints in a Hollywood development project. Speculating beyond its restrictive confines the box can be both:

(a) positive— fostering creative leaps as in generating wild ideas (the conventional use of the term);[8] and

(b) negative— penetrating through to the "bottom of the box." This could result in a frank and insightful re-appraisal of a situation, oneself, the organization, etc.[10]

On the other hand, the process of thinking "inside the box" need not be construed in a pejorative sense. It is crucial for accurately parsing and executing a variety of tasks — making decisions, analyzing data, and managing the progress of standard operating procedures, etc.[10]

Hollywood screenwriter Ira Steven Behr appropriated this concept to inform plot and character in the context of a television series. Behr imagined a core character:

He is going to be "thinking outside the box,", you know, and usually when we use that cliche, we think outside the box means a new thought. So we can situate ourselves back in the box, but in a somewhat better position[9]

The phrase can be used as a shorthand way to describe speculation about what happens next in a multi-stage design thinking process.

 منبع:ویکی پدیا

نظرات 1 + ارسال نظر
مجتبی ثاقب دوشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:36 ق.ظ

با سلام . من مقاله در خصوص (( تفکر خارج از چارچوب های معمول)) پیدا کردم که براتون ارسال می کنم .
تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که خارج از چارچوب های معمول فکر کنید؟ منظورم راه های خلاقانه و نگاهی متفاوت در حل مشکلات است. قبل از تفکر در مورد هر موضوعی باید موقعیت خودتان را کاملا" تجزیه و تحلیل نمایید و هرگز از کلیشه های رایج در رویارویی با مشکلات استفاده ننمایید.
در حال حاضر منظور از چارچوب های معمول چیست و چگونه باید آن را تغییر دهیم؟ برای توسعه ی راه حل های مواجه با مشکلات چه باید کرد؟ چگونه باید توانایی مان را در مقابله با مشکلات پرورش دهیم؟
چارچوب ها را تعیین کنید و سپس نسبت به تغییر آن ها اقدام نمایید. باید در ابتدا بدانید که چه چیزی را می خواهید تغییر دهید و دلیل تان برای ایجاد این تغییرات چیست.
در این مقاله ۱۱ روش متفاوت تفکر ارائه می شود. اگر این روش ها را امتحان نمائید، به مرور زمان متوجه خواهید شد که توانایی تان در مواجه با مشکلات و متفاوت فکر کردن، چقدر افزایش یافته است.
۱) در مورد صنایع گوناگون بیاموزید.
شاید باور نکنید که من با مطالعه ی کتاب های بازاریابی به این رشته علاقه مند شدم و با عضو شدن در کتابخانه، کتاب های زیادی را در این زمینه مطالعه کردم و یاد گرفتم که می توانم در خصوص سایر رشته ها نیز فکر کنم و همین باعث شد تا به این رشته علاقه مند شوم. این موضوع سبب می شود تا شیوه ی تفکر انسان تغییر کند و دید تازه ای به مسائل پیرامون خود پیدا کند.
با مطالعه ی سایر مذاهب، انعطاف روحی و روانی تان را افزایش دهید و سعی کنید نگاه تان را به زندگی تغییر دهید.
۲) در مورد مذاهب بیاموزید.
از طریق مطالعه درباره ی مذاهب متوجه می شوید که چه کمک بزرگی در راهنمایی انسان ها و درک جهان مادی و الهی می کنند. پس با مطالعه ی سایر مذاهب، انعطاف روحی و روانی تان را افزایش دهید و سعی کنید نگاه تان را به زندگی تغییر دهید. الگویی را برای خودتان انتخاب کنید و از او کمک بگیرید.
۳) در کلاس های متفاوت شرکت کنید.
با یادگیری مطالب جدید، دیدتان نسبت به مسائل زندگی تان، جامعه و جهان، گسترده شده و کمکی به شما خواهد بود تا مسائل زندگی تان را بهتر حل و فصل نمایید.
۴) کتاب هایی با موضوعات مختلف بخوانید.
مثلا" با مطالعه ی کتاب های روان شناسی، قدرت تفکرتان را افزایش خواهید داد و با انجام چند تست متفاوت خودتان را ارزیابی کرده، نقاط ضعف و قوت تان را متوجه خواهید شد. یا مثلا" با خواندن رمان های پلیسی سعی می کنید تا معمای مطرح شده را حل کنید و در نهایت، تحلیل خودتان را با آن چه در کتاب گفته شده، مقایسه خواهید کرد. یا به عنوان مثال کتابی در مورد بدبینی و خوش بینی به شما کمک خواهد کرد تا این دو مقوله ی روان شناختی را تجزیه و تحلیل نمایید.
۵) شعر بسرایید.
با سرودن شعر باعث می شوید که سمت چپ مغزتان فعالیت بیش تری داشته باشد و این باعث می شود تا خلاقانه تر عمل کنید. اگر چه ممکن است که در ابتدا بسیار موفق نباشید ولی به این موضوع فکر کنید که چه مقدار به قوه ی تخیل تان کمک می کنید.
۶) نقاشی بکشید.
با نقاشی کشیدن سمت راست مغزتان را به فعالیت می کشانید و تعادلی را بین فعالیت های سمت چپ و راست مغزتان ایجاد می نمایید. این راه هم به خلاقانه فکر کردن تان کمک خواهد کرد.
سعی کنید که برای انجام هر کاری برنامه ریزی کنید و با در نظر گرفتن هدفی قدم های اولیه را برای به نتیجه رسیدن به منظورتان بردارید تا به آن چه می خواهید برسید.
۷) به راه حل های متقاوت فکر کنید.
به عنوان مثال مسئله یا مشکلی را برای خودتان در نظر بگیرید و سعی کنید راه حل های متفاوتی را برای حل این مشکل در نظر گرفته، هر کدام را بررسی نمایید و ببینید که کدام یک بهتر است و کدام یک سریع تر به نتیجه خواهد رسید.
۸) به کارهای عقب افتاده اتان فکر کنید.
سعی کنید که برای انجام هر کاری برنامه ریزی کنید و با در نظر گرفتن هدفی قدم های اولیه را برای به نتیجه رسیدن به منظورتان بردارید تا به آن چه می خواهید برسید.
۹) در انجام هر کاری از دیگران مشورت بخواهید.
با دیگران در مورد مسائل و مشکلات تان حرف بزنید و نظرشان را در مورد هر چیزی جویا شوید. می دانید که همیشه چند فکر بهتر از یکی است. با این روش چندین ایده ی متفاوت در اختیار دارید که می توانید بهترین را انتخاب نمایید.
۱۰) مانند سایرین نباشید.
سعی کنید که همواره متفاوت باشید. در هر زمینه ای می توانید با دیگران فرق داشته باشید. متفاوت فکر کنید، تصمیم بگیرید و به دیگران ثابت کنید که توانایی بالایی در مقابله با مشکلات دارید و خلاقانه هر موضوعی را حل و فصل خواهید کرد. بنابراین فراتر از دیگرن حرکت کرده و به نتیجه خواهید رسید.
۱۱) دوش بگیرید.
شاید باور نکنید که حمام رفتن، باعث ایجاد آرامش عمیقی در وجودتان می شود و فکرتان را باز می کند. شاید به دلیل آب گرمی است که استفاده می نمایید. بنابراین زمانی که خسته هستید و خیلی خوب نمی توانید فکر کنید، دوش بگیرید و ببینید که چه اتفاق شگفت انگیزی در وجودتان به وقوع می پیوندد. راه حل های دیگری که به ذهن تان می رسد را یادداشت کرده و آن را در اختیار دیگران هم قرار دهید.

متشکرم اقای ثاقب
همشو خوندم خیلی خوب بود. به دوستانم هم توصیه می کنم حتما این مقاله مفید را بخونن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد